وبلاگ :
گروه جهادي شهداي گمنام دانشگاه علوم پزشکي
يادداشت :
دومين مهمان صندلي داغ
نظرات :
0
خصوصي ،
20
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
+
يارو!!!
نام 5 تن از دوستان صميمي خود را ذکر بفرماييد!!!!!
پاسخ
همه دوستان جهادگر ما با بنده صميمي هستند نميشه 5 نفر رو جدا کنم واقعا افتخار ميکنم که چنين دوستاني دارم چه از دانشگاه خودمون و چه ساير دانشگاهها که قسمت شد باهاشون آشنا شديم و واقعا همشون بوي شهادت ميدادن. صلوات
+
خواهر!!
اي بابا!! خدايا خودت مي دوني ما اگر نبوديم برادرها هم نبودن!!! باز ميان ميگن مسئوليت !!! فکر کن ما شديم واسه برادرا مسئوليت...
خسته نباشيد بار مسئوليتي سنگيني بر دوش کشيديد!!!
پاسخ
معمولا انسان يه نعمتي رو داره قدرش رو نميدونه و وقتي از دستش بده تازه ميفهمه که چه نعمتي داشته. در ضمن ما از نقش مهمي خواهرايي که همراهمون بودن نميشه گذشت. صلوات
+
اکبر حسين نژاد
سلام.ببخشيد عکس واقعي نداشتيد عکس فوتوشاپ گذاشتين اين جا.بغليه کيه ؟اونيکه عينک زده؟شنيدم فرد خيلي خوبيه! درسته ؟ يه سوال:فرمانده چرا نذاشتي ما در شادگان يه خونه بمونيم شام بخوريم.آخه چرا؟
پاسخ
عليکم السلام. عکس واقعي واقعيه. دوست بغلي هم از يکي از بهترين دوستام و از برادران جهادگرن. بله فرد بسيار پاکي هست. اگه راستشو ميخاي منم دوست داشتم همه اون شام و ناهارا رو بمونيم و دلي از عزا دربياريم بخدا عذاب وجدان گرفتم از بس که اين تعارف ها رو رد کردم ولي چه کنيم اکبر جان که فقط برادرا نبوديم و يه مسئوليتي به گردن ما بود وگر نه خودت ميدوني چه ميکرديم. يا علي
+
يارو!!!
اون عکسه پسره پشتتون از دور داره مياد و چفيه بر سر داره مجتبي سليمانيه؟؟؟
پاسخ
نه اشتباه گرفتيد اين عکس تو شلمچه گرفته شده که اون فرد هم يکي از زائر هاي اونجاس. صلوات
+
همه ميدونن سوال کي بود؟!!!!!
چرا اين قدر دير ميومدين؟!!!! خداييش نه خداييش مي خوابيديد؟؟؟
پاسخ
سلام عليکم. اگه راستشو بخاين ما تا وسايلو جمع و جور کنيم و صبحها تا صبحانه بخوريم دير ميشد. ميدونيد تمام وسايل دست برادرا بود و بعد تو روستا بين گروهها تقسيم ميشد.بنده رسما از همه خواهرا بابت اين دير اومدنا عذرخواهي ميکنم. ياعلي صلوات
<
1
2