• وبلاگ : گروه جهادي شهداي گمنام دانشگاه علوم پزشکي
  • يادداشت : چشم پزشك يك چشم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بسم ا...
    واسه اين پيامت هي ميگفتي چرا فعال نيست نظرخواهي ها!!!
    ولي واقعا بچه هاي خوبي بودن،اين پسر و زينب و اوناي ديگه!!
    در مورد زينب ياد اون لحظه اي ميوفتم که آ.دکتر به مامان بزرگش گفتن که استکان و نعلبکي رو نگه دارن و وقتي تو دست گرفتن استکان و نعلبکي رو به شدت لرزيدن و خنده من و زينب و ...!!! خلاصه به زور خودمونو نگه داشتيم که نخنديم و به زينب هم ميگفتيم نخند!!!
    يادش بخير
    دلم براي تمام اون لحظات هرچند خيلي جاها حرصمونم دراومد تنگ شده...